نظم جدید در غرب آسیا با نقشآفرینی ایران
تاریخ انتشار: ۲۹ فروردین ۱۴۰۳ | کد خبر: ۴۰۱۴۲۷۹۱
آمریکا و رژیم صهیونیستی دو بازنده بزرگ در منطقه غرب آسیا هستند. امروز وقتی در مورد باب المندب، مدیترانه شرقی و تنگه هرمز صحبت میشود دیگر چیزی از هژمون آمریکا باقی نمانده است و اسرائیل نیز در مخمصه قرار گرفته است. - اخبار رسانه ها -
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، مسعود اکبری در یادداشتی نوشت: پس از حمله موشکی و پهپادی ایران به اسرائیل، مؤسسه تحقیقات و فناوری جورجیا آمریکا در گزارشی نوشت: «پروژههایی مانند کریدور تجاری «آی مِک» IMEC) India Middle East-Europe Corridor ) برای مدت نامحدودی از مسیر فعالیت خارج شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
کریدور اقتصادی «هند- خاورمیانه-اروپا» و به عبارت دقیقتر کریدور «هند- اسرائیل- اروپا» در اصل ایدهای «آمریکایی-اسرائیلی» بوده است. هدف اصلی این کریدور این بوده که هند را از طریق امارات، عربستان و اردن، به اسرائیل و سپس به اروپا وصل کند. یکی از دلایل اصلی راهاندازی این کریدور، تقویت اقتصاد اسرائیل بوده است.
یادداشت تفاهم احداث کریدور آی مِک- 10 سپتامبر 2023 (19 شهریور 1402) در حاشیه اجلاس 2023 سران گروه 20 (G20) به میزبانی دهلینو توسط دولتهای هند، آمریکا، امارات، عربستان، فرانسه، آلمان، ایتالیا و اتحادیه اروپا رونمایی شد. پیش از آن آمریکا برای نهائی شدن و به رسمیت شناختن این کریدور، پیگیریهای گستردهای را انجام داده بود.
یکی از دلایل ایجاد این کریدور، رقابت با بندر چابهار و به عبارتی رقابت با کریدور شمال- جنوب با محوریت ایران بوده است. بندر چابهار و کریدور شمال- جنوب، به شدت موجب نگرانی آمریکا و و متحدان آن و از جمله اسرائیل بوده و هست.
کریدور شمال- جنوب که مسیری راهبردی و مهمی برای کشورهای در مسیر آن یعنی روسیه، ایران، آذربایجان و هند و همچنین کشورهای حاشیه این کریدور به شمار میرود، میتواند در بهرهمندی کشورها از اثرات مثبت این کریدور نقش ایفا کند. تکمیل این کریدور و بهرهمندی از آن در کنار درآمدهای مختلفی که در کشور وجود دارد میتواند درآمد قابل ملاحظه دیگری را نیز از طریق ترانزیت نصیب کشورمان کند.
کریدور 7200 کیلومتری شمال- جنوب، هند را از طریق بنادر چابهار و بندرعباس ایران به روسیه و فنلاند متصل میکند. شاخه غربی این کریدور از خاک جمهوری آذربایجان عبور میکند. بخشی از کریدور میانی شرق به غرب نیز از جمهوری آذربایجان عبور کرده و این کشور را از طریق ارمنستان یا گرجستان به ترکیه متصل میکند.
در صورت توسعه بندر چابهار و ایفای نقش ویژه ایران در حوزه ترانزیت، کشورمان به یکی از اصلیترین بازیگران تجارت بینالملل در منطقه تبدیل خواهد شد. به همین دلیل مدتهاست که آمریکا و اسرائیل با همراهی تعدادی از کشورهای منطقه در پی هدف قرار دادن ظرفیتهای جغرافیایی ایران و کارشکنی در پروژههای ترانزیتی بوده است. عملیات تروریستی اخیر در چابهار و راسک در همین پازل قابل تعریف است.
همانطور که ملاحظه کردید، هند در کریدور شمال- جنوب، ذینفع است. حال سؤال اینجاست که چرا این کشور به کریدور «آی مِک» پیوسته بود؟! پاسخ را باید در فشارهای آمریکا و اسرائیل به این کشور جستوجو کرد.
و اما تحولات رخ داده پس از عملیات طوفانالاقصی و در ادامه عملیات غرورآفرین نیروهای مسلح ایران در حمله به اسرائیل (عملیات وعده صادق)، هند را ملزم خواهد کرد که مجددا به کریدور شمال- جنوب پیوسته و آن را در اولویت قرار دهد.
چه آنکه در ماههای اخیر و پس از عملیات طوفانالاقصی، اقتصاد هند نیز به واسطه شراکت با اسرائیل، تحتالشعاع قرار گرفته است. به عنوان نمونه، ارزش سهام برخی از مهمترین شرکتهای هندی بهطور قابل توجهی کاهش یافته است. این روند موجب شد که احزاب مختلف هند تاکید کنند که این کشور باید از کریدور آیمِک خارج شده و کریدور شمال- جنوب را در اولویت قرار دهد.
«آرون کی سینگ» سفیر سابق هند در آمریکا و اسرائیل اخیرا در اظهارنظری گفته است: «نفوذ در غرب آسیا بدون در نظر گرفتن نقش ایران، اشتباه راهبردی است.اتکاء صرف به اعراب و اسرائیل در غرب آسیا برای هیچ طرفی دستاورد ندارد».
اینکه غربیها اذعان میکنند که «پروژههایی مانند کریدور تجاری «آی مِک» برای مدت نامحدودی از مسیر فعالیت خارج شده است.»، مصداقی از «جنگ ارادهها» است.
حالا این ماجرای کریدور «آی مِک» را بگذارید کنار ماجرای توقیف کشتی اسرائیلی MSC ARIES در روزهای گذشته. رسانههای صهیونیستی عملیات دریایی ایران در توقیف کشتی پرتغالی مرتبط با صهیونیستها را به مثابه تهدید جدی ایران در قطع کریدور تجاری و ترانزیتی به اراضی اشغالی عنوان کردند. کریدوری که از امارات آغاز و با عبور از عربستان و اردن به اسرائیل منتهی میشود.
شبکه تلویزیونی صهیونیستی «کان» به نقل از «دانی زاکین» مدیر رادیو ارتش اسرائیل در گزارشی اعلام کرد: «عملیات دریایی ایران بسیار مهم است، زیرا ایرانیها با این اقدام، درصدد وارد کردن ضربه اقتصادی مشابه با حملات دریایی یمنیها به کشتیهای عازم اسرائیل در کانال سوئز بودند و با این اقدام جسورانه قدرت خود را به رخ کشیدند.»
یکی از تحلیلگران صهیونیست نیز در اظهارنظری اذعان کرد: «ایران کشتی اسرائیلی را در تنگه هرمز توقیف کرد. این یک تغییر بزرگ بازی است. این یک بار دیگر تأیید میکند که امارات، عربستان سعودی، اردن و قطر به اسرائیل کمک میکنند تا محاصره حوثیها را از طریق مسیر زمینی از بندر امارات دور بزنند.
ایران هم اکنون در حال قطع این مسیر است. اگر حزبالله با پهپادهای خود مسیر مدیترانه را قطع کند، اسرائیل در محاصره تجاری کامل قرار خواهد گرفت.»
اکنون به دلایل متعدد، آمریکا و رژیم صهیونیستی دو بازنده بزرگ در منطقه غرب آسیا هستند. امروز وقتی در مورد باب المندب، مدیترانه شرقی و تنگه هرمز صحبت میشود دیگر چیزی از هژمون آمریکا باقی نمانده است و اسرائیل نیز در مخمصه قرار گرفته است.
در حال حاضر جنگ ارادهها میان ایران و آمریکا، از «تنگه هرمز تا کانال پاناما» امتداد دارد. سال گذشته ناوگروه 86 ارتش جمهوری اسلامی ایران پس از حدود 7 ماه دریانوردی و پیمایش بیش از 70 هزار کیلومتر و با عبور از دریاها و تنگههای مختلف و گذر از اقیانوس هند، اقیانوس اطلس و اقیانوس آرام، به کشورمان بازگشت.
در آن مقطع «ند پرایس» سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در اظهارنظری گستاخانه با اشاره به مأموریت ناوگروه ارتش ایران گفته بود: «ما معتقدیم و گفتهایم که اینگونه کشتیهای جنگی جایی در نیمکره غربی ندارند.» این لفاظی و لافزنی مقام آمریکایی هیچ مانعی در اراده پولادین جوانان غیور کشورمان ایجاد نکرد و صدالبته این جوانان عزیز را مصممتر کرد. نتیجه آن شد که ناوگروه 86 ارتش بیاعتنا به تهدیدها و تحریمها، در سواحل قاره آمریکا پهلو گرفت.
در همان مقطع پایگاه خبری «واشنگتن فری بیکن» در مقالهای با عنوان «کشتیهای جنگی ایران در کانال پاناما» نوشت: «نیروی دریایی ایران قرار است برای اولین بار کشتیهای جنگی خود را در کانال پاناما مستقر کند. این گذرگاه آبی که یک مسیر تجاری مهم در حیاطخلوت آمریکا است تا به حال شاهد حضور نظامی ایران نبوده است.»
چندی پیش نشریه «نشنال اینترست» در گزارشی به قلم «هیو دی سانتیس» نوشت: «آمریکا باید برای جهانی آماده شود که در آن قدرت، جای آرمانهای لیبرال را خواهد گرفت و غرب برای حفظ ثبات بینالمللی باید قوانین جدید را در هماهنگی با دولتهایی که در نظم جهانی جدید تاثیرگذار بودهاند، تدوین کند.»
در ادامه این گزارش آمده است: «پس از سه دهه از پایان جنگ سرد، دیگر جامعهای متشکل از کشورهایی که توسط یک سیستم روابط بینالملل مبتنی بر قوانینی با الگوبرداری از ارزشهای لیبرال- دموکراتیک آمریکا به هم مرتبط شده باشند، مانند یک رؤیا به نظر میرسد.»
ما در مقابل آمریکا و به عبارت دقیقتر در مقابل جبهه استکبار درگیر جنگ ارادهها هستیم. در این جنگ هر چند طرف مقابل در ظاهر در حوزههای مختلف و از جمله رسانه، از تجهیزات بیشتری برخوردار است. اما تفاوت اصلی در این میان آن است که ما «توکل بر خدا» را داریم و آنها از این امتیاز بزرگ و اساسی محروم هستند.«الَّذینَ قالَ لَهُمُ النّاسُ إِنَّ النّاسَ قَد جَمَعوا لَکُم فَاخشَوهُم فَزادَهُم إیمانًا وَ قالوا حَسبُنَا اللهُ وَنِعمَ الوَکیلُ»؛ اینها کسانی بودند که (بعضی از) مردم، به آنان گفتند: «مردم [= لشکر دشمن] برای (حمله به) شما اجتماع کردهاند؛ از آنها بترسید!» اما این سخن، بر ایمانشان افزود؛ و گفتند: «خدا ما را کافی است؛ و او بهترین حامی ماست. (سوره مبارکه آلعمران، آیه 173)
رهبر معظم انقلاب- 14 خرداد 98- فرمودند: «مقاومت البتّه هزینه دارد، بدون هزینه نیست، امّا هزینه تسلیم در مقابل دشمن بیشتر است از هزینه مقاومت. وقتی شما در مقابل دشمن تسلیم میشوید، باید هزینه بدهید. رژیم پهلوی در مقابل آمریکا تسلیم بود - خیلی اوقات هم ناراحت بودند، ناراضی بودند امّا تسلیم بودند، میترسیدند- هم نفت میداد، هم پول میداد، هم باج میداد، هم تو سری میخورد...هزینه سازش، هزینه تسلیم، هزینه عدم مقاومت، از هزینه مقاومت به مراتب بیشتر است؛ هزینه مادّی هم دارد، هزینه معنوی هم دارد.»
ما اکنون با یک نظم جدید جهانی مواجه هستیم و «خاورمیانه جدید» (غرب آسیای جدید) نیز در همین پازل تعریف میشود. «ران بن یاشای» کارشناس نظامی روزنامه یدیعوت آحارونوت چندی پیش گفته بود: «اسرائیل سیر قهقرایی خود را به سوی فروپاشی در پیش گرفته است و بحران فعلی مرحلهای جدید و در عین حال مهم در مسیر فروپاشی آن محسوب میشود تا در مرحله بعدی حذف شدن اسرائیل از نقشه خاورمیانه (غرب آسیا) رقم بخورد.»
منبع: کیهان
انتهای پیام/
منبع: تسنیم
کلیدواژه: طوفان الاقصی تنگه هرمز رژیم صهیونیستی اسرائیل طوفان الاقصی تنگه هرمز رژیم صهیونیستی اسرائیل کریدور شمال تنگه هرمز غرب آسیا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۴۰۱۴۲۷۹۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تهدید به بازنگری در دکترین هستهای؛ آیا امیدی برای توافق باقی مانده؟
نشانههایی وجود دارد که تماسهای مخفی بین ایالات متحده و ایران، نه تنها در مورد بحران غزه بلکه در مورد پرونده هستهای نیز در جریان است.
به گزارش اکوایران، ایران پس از عملیات پهپادی و موشکی به اراضی اشغالی و پاسخ محدود (رژیم) اسرائیل، ارزیابی کرد که توانسته با بازدارندگی هستهای اسرائیل و اتحاد نظامی اسرائیل و آمریکا به طور مؤثری مقابله کند.
بازنگری در دکترین هستهایبه نوشته استیمسون، ایران با دو دشمن روبروست که هر دو از تسلیحات هستهای برخوردار بوده، در حالی که ایران فاقد آن است. با این حال، در صورت تشدید بیشتر تنشها، ایران به احتمال زیاد برای ایجاد بازدارندگی در برابر حملات آینده، به سمت گریز هستهای پیش خواهد کرد.
در آستانه حمله محدود (رژیم) اسرائیل در ۱۹ آوریل، سرلشکر احمد حقطلب، رئیس سازمان حفاظت و امنیت هستهای در مورد لزوم بازنگری در استراتژی هستهای ایران در نتیجه افزایش تهدیدات آمریکا و (رژیم) اسرائیل صحبت کرد. او گفت: «اگر اسرائیل تصمیم بگیرد از تهدید حمله به مراکز هستهای ایران به عنوان ابزاری برای اعمال فشار بر تهران استفاده کند، بازنگری در دکترین و سیاستهای هستهای جمهوری اسلامی ایران و گذر از تحفظات قبلی اعلامشده توسط کشور، ممکن و قابلتصور است».
همزمان، روزنامه شرق مدعی شد امیرسعید ایروانی، سفیر ایران در سازمان ملل و معاون سابق دبیر شورای عالی امنیت ملی تماسهای آرام خود با آمریکا را نه تنها در مورد بحران غزه بلکه در مورد موضوع هستهای نیز ادامه داده است.
بنبست مذاکرات و توافق موقتآخرین دور مذاکرات رسمی هستهای در سپتامبر ۲۰۲۲ با پیشنهادی از سوی جوزپ بورل، نماینده عالی اتحادیه اروپا در امور خارجه و سیاست امنیتی به پایان رسید که به انجام نرسید.
مذاکره روسیه آمریکا درباره ایران ریابکوف رابرت مالیایران خواستار پایاندادن به اختلافات با آژانس بینالمللی انرژی اتمی در مورد مسائل پادمان، لغو تحریمهای آمریکا علیه سپاه پاسداران و تضمین ایالات متحده مبنی بر تداوم هرگونه توافق فراتر از دولت بایدن بود. چنین امتیازاتی حاصل نشد.
در غیاب توافق رسمی، آمریکا و ایران در ماه می۲۰۲۳ در عمان به تفاهم موقتی دست یافتند که ادعا شده بر اساس آن، ایران متعهد شد که غنیسازی اورانیوم را فراتر از ۶۰ درصد انجام ندهد، پنج شهروند دوتابعیتی ایرانیآمریکایی را آزاد کند و در ازای آن، وجوه بلوکهشدهاش توسط آمریکا آزاد گردد. واشنگتن همچنین سیگنالهایی فرستاد که تحریمهای نفتی علیه ایران را تشدید نخواهد کرد.
هدف از تفاهم موقت میان بِرَد مکگورک، هماهنگکننده امور خاورمیانه و شمال آفریقا در کاخ سفید و علی باقری کنی، مذاکرهکننده ارشد هستهای وقت ایران دورزدن کنگره آمریکا بود که در غیر این صورت، فرصت بررسی دقیق و احتمالاً مسدودکردن یک توافق رسمی را داشت. با این حال، اسرائیل با این موضوع مخالفت کرد و بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر (رژیم) اسرائیل در تماس تلفنی ۸ ژوئن ۲۰۲۳ به آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا هشدار داد که اسرائیل به هیچ توافقی بین واشنگتن و تهران پایبند نخواهد بود.
جنگهایی که سد مذاکرات شدندهمچنین همکاری نظامی ایران و روسیه با واکنش منفی کشورهای اروپایی و همچنین آمریکا مواجه شد. حمله روسیه به اوکراین در سال ۲۰۲۲ به شدت بر برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) سال ۲۰۱۵ تأثیر گذاشت و عملاً روندی که با ایران در سال ۲۰۰۸ آغاز شده بود را نابود کرد.
جنگ اوکراینبا افزایش قیمت انرژی پس از حمله روسیه به اوکراین، برخی از فشارهای اقتصادی فوری بر ایران کاهش یافت. روسیه و ایران به هم نزدیکتر شدند و روایت افول غرب و نیاز به «نگاه به شرق» در تهران قوت یافت.
با این حال، روابط اقتصادی نزدیکتر با روسیه و چین نتایج مطلوبی را برای رشد اقتصادی ایران به همراه نداشت. ایران قرار بود مذاکرات غیرمستقیم با آمریکا را در عمان در اواسط اکتبر ۲۰۲۳ از سر گیرد. آغاز جنگ غزه مانع از این امر شد، هرچند گزارش شده که دو طرف در ژانویه ۲۰۲۴ برای بحث در مورد حملات حوثیها در دریای دیدار کردند.
در بحبوحه ادامه جنگ غزه و افزایش تنشها میان آمریکا و گروههای مقاومت منطقه، رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی اعلام کرد که ایران تولید اورانیوم با خلوص بالا را افزایش داده و از اواسط ۲۰۲۳، کاهش تولید را معکوس کرده است. مقامات آمریکایی بر این باورند که ایران در صورت غنیسازی بیشتر، سوخت کافی برای گریز هستهای را در اختیار دارد و زمان لازم برای آن را میتوان با روز اندازهگیری کرد، نه با ۱۲ ماه که توسط برجام تعیین شده بود.
گزینههای غربهنوز هم برنامههایی روی میز وجود دارد که میتواند مذاکرات هستهای را احیا کند. تهران اعلام کرده که عمانیها یک مکانیسم «کم در برابر کم» یا «گامبهگام» مشابه توافق می۲۰۲۳ ارائه کردهاند. یکی دیگر از احتمالات که توسط علی واعظ و ولی نصر پیشنهاد شده، تقویت همکاریهای منطقهای به عنوان راهی برای جبران محدودیتهایی در برنامه هستهای ایران است.
همچنین گزارشهایی از طرح ژاپن برای احیای مذاکرات هستهای به گوش میرسد، اگرچه هیچ جزئیاتی منتشر نشده است. ژاپن سابقهای در میانجیگری هستهای ندارد، اما به عنوان میانجی برای دستیابی به آتشبس جنگ ایران و عراق نقش مهمی ایفا کرد.
اگر نهایتاً مرگ برجام اعلام شود، غرب سه گزینه دارد: بازدارندگی، اقدام نظامی یا مذاکرات جدید. قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد که برجام را در سال ۲۰۱۵ تأیید کرد، در اکتبر ۲۰۲۵ منقضی میشود. پیش از آن، بریتانیا یا فرانسه میتوانند در صورت غنیسازی اورانیوم توسط ایران به سطح گریز هستهای، تحریمهای سازمان ملل علیه تهران را «بازگردانند». ایران تهدید کرده که در صورت بازگشت تحریمها، از پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای (مانند کاری که کره شمالی در سال ۲۰۰۲ انجام داد و سپس به ساخت بمب اقدام کرد) خارج خواهد شد.
سؤالی که مطرح میشود این است که آیا ایالات متحده در پی حمله تلافیجویانه ایران به اسرائیل در ۱۳ آوریل، تحریمهای نفتی را تشدید خواهد کرد؟ دولت بایدن تحریمهای جدیدی را علیه تولید پهپاد و فولادسازی ایران اعلام کرده، اما هیچ اشارهای به تحریمهای نفتی نداشته است. با توجه به اینکه تنها مزیت توافق فعلی بین دو کشور این بوده که ایران میتواند نفت را به چین بفروشد، به احتمال زیاد وضعیت شکننده موجود در طول انتخابات ریاستجمهوری آمریکا در سال ۲۰۲۴ ادامه خواهد یافت.
با این حال، حتی اگر بایدن در انتخابات پیروز شود، احتمالاً در مورد کاهش تحریمها علیه ایران با احتیاط عمل خواهد کرد.
ممکن است ایران برای حفظ برجام بر روی کاغذ، تا زمانی که قطعنامه سازمان ملل در سال ۲۰۲۵ منقضی شود و شورای امنیت دیگر «درگیر» این موضوع نباشد، از اهرمهای خارج از موضوع هستهای استفاده کند.
جنگ غزه همچنین هم محدودیتها و هم فرصتهای ایران و گروههای مقاومت را برای مقابله با اسرائیل و آمریکا نشان داد. عملیات مستقیم ایران به (رژیم) اسرائیل، تحلیل دقیقتری از واکنش اسرائیل و آمریکا به ایران، خارج از «منطقه خاکستری» را در اختیار تهران قرار داد. ایران با ارزیابی این اطلاعات، میتواند برای استفاده در مذاکرات هستهای آتی اهرم فشار به دست آورد.
بهترین راه پیش رو میتواند ادامه تعهدات تکمادهای از سوی دو طرف بوده و در عین حال، خطقرمزها برای جلوگیری از تشدید درگیری در هر دو عرصه هستهای و منطقهای را رعایت کند. با درسگرفتن از تجربیات گذشته، هنوز هم یافتن راهحلی متوازن برای حلوفصل موضوع هستهای بر اساس فرآیندی گامبهگام امکانپذیر است.